سوم شهریور ۱۳۲۰ یادآور یکی از تلخترین رویدادهای تاریخ معاصر ایران است؛ روزی که با وجود اعلام بیطرفی رسمی ایران در جنگجهانی دوم، نیروهای متفقین به بهانه حضور مستشاران آلمانی از شمال و جنوب وارد کشور شدند و سرزمین بیدفاع ما را به اشغال خود درآوردند که در اثر آن بیش از دو میلیون نفر از هموطنان عزیزمان در اثر جنگ و قحطی پس از آن از بین میروند.
بهگزارش روابطعمومی ادارهکل میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی خوزستان، در آن روزهای ابتدایی حمله متفقین، دلاوریهای دریابان غلامعلی بایندر و یارانش در نیروی دریایی ارتش به نمادی از مقاومت و ایستادگی در برابر استعمار بدل شدند.
به عبارتی فضای ناکارآمدی دولت مرکزی و ترس از هرگونه رویارویی با استبداد، تصمیمگیری درست را از سیاستمداران و فرماندهان سلب کرده بود. دولت وقت ابتدا با اعلام بیطرفی در جنگ و سپس دستور عدم ایستادگی در برابر نیروهای خارجی در ورود به کشور در عمل راه را برای پیشروی آسان متفقین هموار کرد. اما در خرمشهر و آبادان، بایندر و یارانش برخلاف این دستور، در برابر نیروهای انگلیسی ایستادند.
بایندر که سالها با اقدامات میهنپرستانه خود از جمله برافراشتن پرچم ایران در جزیره قشم و ایستادگی در برابر ادعاهای انگلیس، خشم استعمار را برانگیخته بود، بامداد سوم شهریور ۱۳۲۰ پس از شنیدن صدای انفجارها و دریافت گزارش حمله، به همراه سروان ولیالله مکرینژاد از آبادان راهی خرمشهر شد. در مسیر حرکت از آبادان به سمت خرمشهر برای رسیدن به ستاد نیروی دریایی، خودروی حامل او و سروان مکرینژاد توسط نیروهای انگلیسی مورد هدف مسلسل قرار گرفت. بایندر که همواره به دلیل اقدامات میهنپرستانهاش با خشم انگلیس مواجه بود، در این درگیری به شهادت رسید. شهادت او نماد مقاومت در برابر استعمار و قیمومیت خارجی بود. پیکر بایندر براساس وصیتش در همان محل به خاک سپرده شد؛ جایی که امروز به آرامگاه شهیدان بایندر و نقدی شهرت دارد.
در همان روز، شمار دیگری از افسران نیروی دریایی نیز در نبرد نابرابر جنوب به شهادت رسیدند.
روایتهای شهادت برخی دیگر از فرماندهان
ناخدا نقدی
همسر نقدی با اشاره به دو فرزندشان (یکی در بطن و دیگری در آغوش) از او میخواهد که نرود. او در پاسخ میگوید: «من رئیس ستاد دو کودک خود نیستم؛ من رئیس ستاد نیروی دریایی هستم که هماکنون زیر آتش است». او برای انجام وظیفه به سمت صحنه نبرد میرود و در بیمارستانی که پس از انتقال مجروحان، توسط انگلیسیها هدف توپباران قرار گرفت، شهید شد.
به عبارتی پس از انتقال مجروحان نبرد به بیمارستان، نیروهای انگلیسی برخلاف همه قوانین انسانی و حقوق بینالملل، بیمارستان را هدف توپباران قرار دادند. در این حادثه غیراخلاقی، افراد زیادی از جمله ناخدا نقدی که برای درمان به آنجا منتقل شده بود، به شهادت رسید.
ناخدا سوم میلانیان
او بر عرشه ناوپلنگ، در حالی که خودش به شدت از ناحیه شکم مجروح شده بود، تا آخرین لحظه به هدایت کارکنان و تقویت روحیه آنان ادامه داد. پیش از غرق شدن ناو، دستور تخلیه و نجات خدمه را صادر کرد و خود همراه با ناو به دریا رفت و به شهادت رسید.
ناوبان یکم کهنمویی
در جریان نبرد، یکی از دستان خود را بر اثر اصابت ترکش از دست داد. اما با دست دیگرش تلاش کرد تا توپ تحت فرمانش را دوباره آماده شلیک کند که در این لحظه، اصابت یک خمپاره او را به شهادت رساند.
جمعبندی نهایی:
تحولات تاریخی نشان داد که اعتماد رضاشاه به اطرافیان ناتوانش درخصوص مذاکره با انگلستان، پیامدی جز تداوم اشغال جزایر ایرانی و وارد آمدن تحقیر ملی نداشت. اگر دولت از رویکردها و اقدامات قاطعانه بایندر پشتیبانی میکرد، شاید بازگشت بسیاری از جزایر به قلمرو ایران نیز ممکن میشد. براین اساس سوم شهریور ۱۳۲۰ در تاریخ ایران علاوه بر اینکه بهعنوان روز اشغال در اذهان است، بهعنوان روز مقاومت و جانفشانی افسران نیروی دریایی در حافظه جمعی ملت ماندگار است. یاد و نام دریابان غلامعلی بایندر و همرزمانش امروز بیش از یک روایت تاریخی، به نمادی از میهندوستی و ایستادگی در برابر استعمار تبدیل شده است.
در حال حاضر، در بزرگداشت یاد و خاطره شهیدان شهریور 1320، پنج خیایان بنام فرماندهان آن دوران شهید بایندر، نقدی، هریسچی، میلانیان و کهنمویی نام دارند و همچنین در خردادماه سال جاری پرونده آرامگاه بایندر و روایت شهریور 1320 در خرمشهر، پس از ثبت در فهرست آثار ملی، ابلاغ شد.
گزارش از سجاد پاکگهر ـ رئیس اداره میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی خرمشهر