آخرین به روز رسانی: سه شنبه 28 فروردین 1403
آخرین به روز رسانی: سه شنبه 28 فروردین 1403
شنبه 01 آذر 1399
کد خبر: 3977
تعداد بازدید: 484

/گزارش/

قُمِش‌ها کانالی برای سفر به تاریخ/ گنجینه‌ای از شگفتی‌های اعماق زمین را به تماشا بنشینید

قُمِش یا سر به طاق همان قنات است که با تلاش مردمان روزگاران دور برای دسترسی به آب آشامیدنی و آبیاری زمین‌های کشاورزی حفر می‌شدند و در گویش دزفولی به قُمِش معروف شده‌اند.
به گزارش روابط عمومی اداره‌کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایغ دستی خوزستان، در کنار دیوار گِلی خانه بی‌بی مهری، درخت کُنار جا خشکانده و جارویی بافته‌شده از نخل‌های خرما با دستان هنرمند این پیرزن کمر به پایه تخت چسبانده بود و بی‌بی درحالی‌که دار قالی را برای بافتن فرشی با طرح‌های گل و بوته آماده می‌کرد، لب به سخن باز کرد تا خاطرات دوران کودکی و نوجوانی و آب آوردن از قُمِش را برایم تعریف کند.
 
مادربزرگ همینطور که با انگشتانش گره‌ها را بر گره دیگری کور می‌کرد، گفت: «پدرم قنات می‌کَند، کسب درآمدش از این راه بود و تا زمانی که زنده بود زحمت زیادی برای حفر چاه‌ها و قنات‌های آب کشید، قبل از طلوع آفتاب از خواب بیدار می‌شد، بقچه‌ای از نان و پنیر و ریحان و یک بطری آب را که مادرم برای او آماده کرده بود به دست می‌گرفت، چفیه‌ای به سر می‌بست و یا علی گویان دست بر زانو می‌گذاشت و برای کسب روزی حلال از خانه بیرون خارج می‌شد.
 
با گوش دل صدای کلنگ پدرم را از دوردست‌ها می‌شنیدم، هرچه تعداد ضربه‌ها بیشتر می‌شد، گودالی که دل زمین را زخمی می‌کند، عمیق و عمیق‌تر می‌شد، عرقی که از پیشانی او بر زمین می‌ریخت خاک را نرم‌تر می‌کرد تا راحت‌تر بتواند به حفاری ادامه دهد، گاهی استراحت می‌کرد و جرعه‌ای آب می‌نوشید، لقمه‌ای نان و پنیر می‌خورد تا اندکی انرژی بگیرد و به کارش ادامه دهد.»
 
صدای آواز گنجشگ‌های بازیگوش بر شاخه‌های درختان، موسیقی دلنوازی بود که با خاطرات مادربزرگ مرا به آن سال‌ها می‌برد، نسیم پائیزی می‌وزید و برگ‌های زرد و نارنجی درختان را به زمین می انداخت، گویی در کنار مرد زحمتکش بودم و همه چیز را از نزدیک می‌دیدم، همانطور که به فواره حوض وسط حیاط خیره شده بودم گوش به خاطراتی داشتم که بی‌بی نجوا می‌کرد. می‌گفت پدرش اینهمه زحمت را به جان می‌خرید تا هم رزق حلال به‌دست بیاورد و هم به واسطه حفر قنات‌ها به آب شیرین دسترسی پیدا کنند و سیراب شوند.
 
«هنوز آفتاب غروب نکرده بود که پدرم با لباس‌های خاکی و دستانی که از ضربه‌های کلنگ و برخورد با سنگلاخ‌ها زخمی شده بود به خانه باز می‌گشت، وقتی به زمین می‌نشست صدای استخوان‌هایش به راحتی شنیده می‌شد و اوج خستگی را نمایان می‌کرد و در حالی‌که سرش را بر بالش درست شده از پر‌های مرغ و روکشی که با طاووس سبزرنگ نقاشی شده بود را زیر سر می‌گذاشت، به خواب عمیقی فرو می‌رفت تا بتواند روز بعد برای ادامه کار از خانه خارج شود.»
 
بی‌بی مهری بیان کرد: «وقتی حفر قنات تمام می‌شد، پله‌هایی با خشت و گِل می‌ساختند تا برای تردد در آن‌ها راحت‌تر باشیم، چون زمانی‌که بچه بودم لوله کشی آب وجود نداشت و باید مسافتی را برای آوردن آب طی می‌کردیم، روزانه با کوزه‌های گلی و قابلمه و بشکه‌های قد و نیم قد راهی می‌شدیم تا به قنات برسیم و آب شیرین و زلال بیاوریم.»
 
از پوست چروکیده دستانش و پینه‌هایی نشسته بر آن‌ها به راحتی می‌شد فهمید که زحمات زیادی را به دوش کشیده، با صدایی لرزان که نشان از کهولت سن داشت، ادامه داد: «وقتی به عمق زمین می‌رسیدیم، یکی پس از دیگری کوزه‌ها و بشکه‌ها را پر می‌کردیم تا به خانه ببریم، در حالی‌که پسرم را بر پشت گذاشته بودم و به سختی پله‌ها را طی می‌کردم، آب از لبه کوزه‌ها به بیرون می‌ریخت و خاک پله‌ها را نمناک می‌کرد و بوی خوش آن امیدی از تداوم زندگی شیرین را تزریق می‌کرد.»
 
بی‌بی افزود: «هوای قنات‌ها خیلی خنک بود و صدای جوشش آب نشان از جریان زندگی بود، گنجشک‌ها هم که ارتفاع زیادی را برای رسیدن به عمق قُمِش طی کرده بودند، می‌دانستند که اینجا زندگی جاری است؛ سبک زندگی با الآن خیلی متفاوت بود، اگرچه زندگی‌ها سخت و امکانات کمتری در اختیار داشتیم، اما صفا و صمیمیت در آن موج می‌زد.»
 
برای جمع‌آوری اطلاعاتی درخصوص قُمِش‌ها راهی اداره میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی دزفول شدم تا از تاریخچه و ویژگی‌های این دست کنده‌ها بیشتر بدانم.
 
قُمِش یا سر به طاق راهی برای دسترسی به آب‌های شیرین زیرمینی
 
مهدی چناری سرپرست اداره میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی دزفول گفت: «سیستم شهری آب‌رسانی و آبیاری این شهرستان در زمان‌های قدیم شامل سه کانال آب بر زیرزمینی کاملاً مجزا به نام‌های حجیون، مؤمنون و شوپلشکی بود که پس از عبور از شهر دزفول از کانال‌های زیرزمینی خارج می‌شدند و زمین‌های حومه جنوبی شهر را آبیاری می‌کردند.»
 
او افزود: «در گذشته به منظور تأمین آب آشامیدنی و مصرفی اهالی این شهرستان، مدخل‌های متعددی به نام قُمش یا سربه طاق برای دسترسی به این کانال‌های آب بر زیرزمینی احداث می‌شد که هر کدام از سیستم‌ها طی زمان با نام‌های گوناگون از نسلی به نسل دیگر با توجه به موقعیت سازه و هویت اشخاص بانفوذ، نامیده شده‌اند و در موارد بسیاری هم تغییر نام صورت گرفته است.»
 
چناری بیان کرد: «از جمله این قمش‌ها می‌توان به قمش سیاه‌پوشان، قمش آمهدی، قمش فارغ، قمش مرشدبکون، قمش چولیون، قمش چیتا آقامیر، قمش عاملی، قمش چوقابفون، قمش بولعلا و قمش سرکنده، قمش نعل‌اشکن و یا قمش پل‌عجری اشاره کرد؛ همچنین سیستم آبیاری و آبرسانی منازرایا (صحرای دزفول) شامل سرزمین‌های منازر کوچک و منازر بزرگ است که بخش‌هایی از سرزمین حاصل‌خیز شمال خوزستان را آبرسانی و آبیاری می‌کردند.
 
او اظهار کرد: «سیستم زیربند گسترده، آبرسانی و آبیاری حد فاصل یک منزلی شهر دزفول را بر عهده داشته که علاوه بر سیستم فوق، سیستم آبرسانی و آبیاری شهری دیگری را انجام می‌داد که در حال حاضر بین شهروندان به قمش (سیستم بالابند) معروف است؛ ضمن این‌که سیستم شهری آبرسانی و آبیاری خود شامل سه سفته (- Sefteh کانال آب بر زیرزمینی)، کاملاً مجزا به نام‌های سفته حجیون (با علامت دایره: موقعیت در-دونه: چک لکلک)، سفته مؤمنون (با علامت مثلث: موقعیت در دونه: گله گه) و سفته، شوپلشکی (با علامت مربع: موقعیت در دونه: بالای پل اندامیشن) است و زمین‌های حومه جنوبی شهر را آبیاری می‌کردند.»
 
قُمِش چوقابفون استثنایی‌ترین سیستم آبیاری و آبرسانی سفته حجیون
 
سرپرست اداره میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی دزفول ادامه داد: «قمش چوقابفون یکی از استثنایی‌ترین بخش‌های باقیمانده از سیستم آبیاری و آبرسانی سفته حجیون است که با یاری گرفتن از مقیاس عظیمش می‌توان به عظمت، زمان و انرژی صرف‌شده برای حفاری و مدیریت فن آب و آبیاری در ایران باستان پی برد، ضمن این‌که سفته حجیون خود شامل؛ سه کانال آب بر مجزا بوده که از موقعیت دردونه: چک لکلک با مشخصات جغرافیایی، شروع شده و هر سه مظهر آن‌ها پایین دیوار دفاعی (یعنی ضلع جنوبی خیابان منتظری) پس از طی مسیر تقریبی یک هزار و ۷۲ متر، از زمین خارج و پس از آن، از روی سطح زمین ادامه مسیر می‌داد.
 
او تصریح کرد: «زمین‌های کشاورزی مورد بحث در محدوده حد فاصل موقوفات شاخراسون، باغ فلاحت و مجموعه باغ‌های هزار در امتداد جاده شمس اوا گسترده بوده‌اند. به عبارت دیگر، این سیستم آبیاری و آبرسانی، زمین‌های کشاورزی پایین حد فاصل خیابان کشاورز تا کانال آب بر کرملک و پایین دست آن را آبیاری می‌کردند.»
 
بازگشایی مسیر قمش‌ها چه زمانی انجام شد؟
 
چناری عنوان کرد: «در سال‌های اخیر سعید قلیان بانی مسجد عبابافان نسبت به بازگشایی مسیر قمش چوقابفون و قمش عاملی تا قمش آقامیر اقدام کرد و البته سازمان نوسازی و بهسازی شهرداری نیز اخیراً عملیات بازگشایی قمش سیاهپوشان و آقامیر را در دست اقدام قرار داده است.»
 
۲۴ رشته قمش از ساسانیان و ایلامیان به جا مانده است
 
سعید قُلیان احیاگر قُمِش‌های دزفول نیز می‌گوید: «در این شهرستان ۲۴ رشته قمش که همان قنات یا کاریز است، وجود دارد که به دوره حکومت ساسانیان و ایلامیان باز می‌گردند و بر خلاف این‌که در سایر نقاط کشور برای بهره‌مندی از سفره‌های آب زیرزمینی از آن‌ها استفاده می‌کردند، در دزفول آب رودخانه دز در آن‌ها جریان داشت.»
 
او قدمت قدیمی‌ترین قنات را مربوط به سه‌هزار سال پیش دانست و افزود: «این کانال آنتاشناپریشا یا ناپریشا نام دارد و هم‌اکنون در آنسوی پل جدید دزفول واقع شده است، همچنین قمش مؤمنون که یکی از ۲۴ قنات موجود در این شهرستان محسوب می‌شود، هشت‌هزار و ۱۰۰ متر طول و ۱۳ سربطاق دارد و آب شرب موردنیاز مردم از این راه تأمین می‌شد.»
 
قُلیان تأمین آب موردنیاز یک هزار و ۲۰۰ هکتار زمین‌های کشاورزی را از دیگر مزایای قنات‌ها عنوان و اظهار کرد: «هر سربطاق چهار تا پنج سقا داشت که مسئول جمع‌آوری آب از قنات و رساندن آن به خانوار‌های ساکن در هر منطقه بودند، اما بعد از سال ۱۳۴۷ که آب‌رسانی از طریق سیستم لوله‌کشی آغاز شد، قنات‌ها به تدریج به فراموشی سپرده شدند و لایروبی آن‌ها انجام نشد.»
 
او با بیان این‌که قمش‌ها طی یکسال دو تا سه بار لایروبی می‌شدند، ادامه داد: «بعد از جنگ تحمیلی این کانال‌ها مسدود شده‌اند و فاضلاب ۶۴۰ میل چاه جایگزین آب شرب شده است.»
 
آغاز احیاء و بازسازی این پیشینه کهن از سال ۹۴
 
این کارشناس بنا‌های تاریخی اظهار داشت: «با یاری خداوند از اردیبهشت سال ۱۳۹۴، احیاء و بازسازی این آثار تاریخی آغاز شد و موفق شدیم این پیشینه کهن را دوباره زنده کنیم و حدود سه سربطاق چوقابافان، عاملی و آقامیر را با هزینه شخصی از زیر خروار‌ها خاک بیرون آوریم، همچنین توانستیم از جنوب به سمت سربطاق ابوالعلایی یا بولعلایی پیشروی خوبی داشته باشیم و خاک‌های موجود در قنات‌ها را خارج کنیم.»
 
احیاءکننده قُمِش‌ها در دزفول هدف از این اقدام را زنده نگه داشتن این میراث کهن از پیشینیان و پیشرفت این شهرستان عنوان و بیان کرد: «هم اکنون آجرکاری سربطاق چوقابان با آجر‌های قدیمی بجا مانده از این بنا‌ها با نقوش و خاوون‌چینی انجام شده است.»
 
به گفته قلیان، سربطاق چوقابان که ورودی قمش مؤمنون است در محله قدیمی شیدانه امام رضا (ع) قرار دارد و شخصی به نام مشهدی‌بیک کار مرمت و لایروبی قنات مؤمنون را بر عهده داشت، ضمن این‌که این محله در هفتم مهرماه سال ۱۳۶۲ مورد اصابت موشک رژیم بعث عراق قرار گرفت است و برای خارج کردن ۳۷ شهید از زیر آوار، همه نخاله‌های ساختمانی را در سربطاق ریختند و این محل مسدود شد و تا سال‌ها به فراموشی سپرده شده بود.
 
قمش‌ها، میزبان گردشگران خارجی و داخلی
 
او با اشاره به این‌که عمر قمش مؤمنون به دوره ساسانیان باز می‌گردد و آجر‌های موجود در این مکان نیز به همین دوره مربوط می‌شوند، افزود: پیش از شیوع بیماری کرونا ویروس، این قمش میزبان مهمانان و گردشگران خارجی از جمله فرانسه، آلمان، ایتالیا، سوئد و... بود، ضمن این‌که گردشگران داخلی نیز برای بازدید از آن به دزفول سفر می‌کردند و از نزدیک شگفتی‌های آن را لمس می‌کردند.
 
قلیان به ادامه تلاش‌ها برای مرمت، لایروبی، خاکبرداری، روشنایی و ایجاد راهی برای آب انداختن درون قمش اشاره کرد و اظهار داشت: «در مسیری که حدود ۴۰۰ متر از سمت شمال و ۴۰۰ متر از سمت جنوب را لایروبی انجام دهیم، حدود ۱۴ سیستم فاضلاب منازل به وسیله میل‌چاه جمع‌آوری شده است و همکاری و همراهی ساکنان محله شیدانه امام‌رضا (ع) برای تحقق احیای قنات‌ها جای تقدیر و تشکر دارد.»
 
تلاش برای ثبت ملی کردن قمش‌ها
 
این دوستدار میراث فرهنگی دزفول در ادامه به وجود نقشه‌ها و اسناد از سال ۱۳۳۰ اشاره کرد و گفت: «همه تلاش‌ها برای تشکیل پرونده و ثبت‌ملی قمش‌ها را بکار گرفته‌ایم تا بتوانیم از این طریق این میراث ارزشمند و گران‌بهاء را برای آیندگان به یادگار بگذاریم و شاهد مرگ و فراموشی آن‌ها نباشیم.»
 
به گفته سعید قلیان، ساختار زمین شهرستان دزفول، کُلگِلومِرا یا کُنگِلومِرِیت است که با چیدمان سنگ‌هایی که در زیر زمین وجود دارد، یک نماد بسیار زیبا را در اعماق زمین مشاهده می‌کنیم؛ باوجود این‌که ۲۸ متر از سطح زمین پائین‌تر هستند و آب رودخانه دز با شیب ملایمی در آن‌ها جریان داشته، به دلیل ساختار سخت و محکم زمین، احتمال هیچ‌گونه ریزش و تخریب در این مکان‌ها وجود ندارد.
 
او تصریح کرد: «هم‌اکنون درب چوبی استفاده شده برای قمش مؤمنون قدمتی حدود ۲۵۰ سال دارد و تا می‌توانیم از وسایل تاریخی برای احیای آن‌ها استفاده کرده و از تجهیزات جدید در این مکان‌ها استفاده نخواهیم کرد.»
 
همانطور که پله‌های نامساوی و کوتاه و بلند قمش‌ها را طی می‌کردم و دست بر دیواره‌های آجری می‌کشیدم، غباری از فرهنگ و میراث گذشتگان بر دستم می‌نشست، کسانی که روزگاری برای تامین آن شیرین و سالم بار‌ها این پله‌ها را بالا و پایین رفته‌اند و حال یادگاری برای ما در کالبدی از مجسمه‌ها گذاشته‌اند و خود به تاریخ پیوسته‌اند، البته حفظ این میراث گران‌بهاء همت و پشتیبانی دستگاه‌های اجرائی و دولت را می‌طلبد تا وقتی ما هم به تاریخ پیوستیم، این بنا‌ها را به فرزندان این مرز و بوم تحویل دهیم تا نامی از ما در کتاب‌های تاریخ ثبت شود.
 
 
*گزارش از ملیحه گریزی‌نسب
 


{{{BlockHeader}}}
طراحی و پیاده سازی: راد وب